فدایی ولایت

نوشته های یک ایرانی عاشق ولایت و شیفته عدالت

فدایی ولایت

نوشته های یک ایرانی عاشق ولایت و شیفته عدالت

ملت کار را تمام کرد!

به مناسبت پیروزی مجدد ناکارآمدی و اشرافیگری و سازشگری با دشمنان ملت در انتخابات


رهبر فرزانه انقلاب اسلامی 24 آذر 1387 در دانشگاه علم و صنعت :

«اگر روزی در میان مسئولان کشور، مسئولان بی جرئت و ضعیفی همچون شاه سلطان حسین پیدا شوند، حتی اگر در میان مردم نیز شجاعت و آمادگی وجود داشته باشد، کار مملکت و جمهوری اسلامی تمام است، چرا که مسئولان ترسو و مقهور، ملتهای شجاع را نیز به ملتهای ضعیف تبدیل می کنند.»


برجام

بسم الله الرحمن الرحیم

این متن که گفته اند « برجام »

تحمیلی  خصم زشت فرجام

تا پیش کش ولی نمایند

زهری است که کرده اند در جام

والسلام

به جهنم

بسم الله الرحمن الرحیم

دیده ام باز ‍‍‍‍‍پر از نم شده است 

سینه ام وادی ماتم شده است

کوچه های دل دیوانه ی من 

 پایمال گذر غم شده است 

بس که لرزید دل از شدت درد

چون گسلهای کف بم شده است

غم دل را به کسی گفتم. گفت:

به جهنم که پر از غم شده است!

به جهنم که دلت می لرزد  !

یا شکیبایی تو کم شده است !

بزدلان ترس فراوان دارند 

کارشان لرزه دمادم شده است

هسته ای رفت ولی در عوضش 

کدخدا یاور و همدم شده است

خوب شد سرورتان ای مردم

در بر خصم مکرم شده است

خصم باهوش و مودب ، امروز 

با منَش رابطه محکم شده است

گرچه از دشمنی او با ما 

تو مپندار کمی کم شده است

خنده بر خصم زدن کار من است

هنرم خنده به عالم شده است 

... بی سوادان همگی عزل شوید

فتنه گر داخل آدم شده است ...

گفتم ای خواجه غافل ! بس کن

اخمم از دست تو درهم شده است

به جهنم چه نیازم که وطن 

زیرِ  دست تو جهنم شده است

اقتصاد وطن و فرهنگش 

وضعشان درهم و برهم شده است

وطن از فتنه این فتنه گران

هیکلش درد مجسم شده است

خصم را بهر چپاول به وطن 

فرصتی تازه فراهم شده است

عزتت رفت ولی خندیدی 

ای بسا خنده که ماتم شده است

هرچه داریم به دشمن دادید

خصم بر خلق مقدم شده است

دم ز صلح حسنی چند زنی ؟

خبرت نیست محرم شده است؟

*

شیعیان ! باز علی تنها ماند  

کوفه پر زاده ملجم شده است


طفل های ریش دار

سلام


گفت با بنده وزیری پشت بامش دیش دار

کی شود آزاد گردد دستگاه فیش دار

فکر و ذکرش فیس بوک است و چت و فیلترشکن

در پی بازیچه اند این طفل های ریش دار

سهم دشمن کرنش و لبخند و تعظیم و خضوع

سهم مردم اخم و تخم و حرف های نیش دار

خصم غارت پیشه را باهوش خواند و با ادب

منتقد را می گزد با طعنه های نیش دار

آبرو و عزت و سرمایه مان بر باد داد

استخوان اندر گلو ماندیم و دل تشویش دار

*

گوسفندی رفت با لبخند در آغوش گرگ

سر به بالین چون گذارد خصم زشت اندیش دار

مروری بر اشتباهات هاشمی

بسم الله الرحمن الرحیم

اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی ، نام آشنایی در سیاست این مرز و بوم است. مردی که روزی ادعای اصولگرایی داشت مدتی بعد ادعای فراجناحی بودن نمود و در انتها در قامت یک مثلا اصلاح طلب تمامی نیروهای طرفدار فتنه سبز را دور خود گرد آورده و قصد تصرف دوباره پست ریاست جمهوری را پس از 16 سال داشت. 

گاهی آرزو می کنم ای کاش حافظه تاریخی برخی مردم ، کوتاه مدت نبود اما وقتی می بینم اشتباهات اساسی افراد را که هرکدام می تواند گاهی به تمام شدن یکباره عمر سیاسی او تمام شود به راحتی فراموش کرده و فرصتهای دیگری برای اشتباه کردن و ضربه زدن به افراد خاطی می دهند افسوس می خورم. 

نگاه من به هاشمی نگاه سیاه و سفید و صفر و یک نیست . اعتقاد دارم هاشمی در برخی از برهه های عمر خود واقعا قصد خدمت داشت اما عواملی مانند کیش شخصیت و جاه طلبی و دنیاپرستی و بی تقوایی سیاسی که از همان ابتدا در وجود ایشان قرار داشت و گاهی کمرنگ و گاهی پررنگ می شد کار را به جایی رساند که کسی که حضرت امام خمینی درباره شان فرموده بود هاشمی زنده است تا نظام زنده است روزی به بزرگترین ملجا و پناه کسانی تبدیل شود که برای براندازی نظام تمام سرمایه های مادی و معنوی خود را به میدان آورده بودند.

به هرحال برای تجدید خاطرات احیانا فراموش شده از حافظه مردم لیست کوتاهی از برخی انحرافات و اشتباهات ایشان را می آورم 

الف- خطا در افکار و رفتار اجتماعی و اقتصادی :

1- تشکیل زندگی اشرافی و تجملاتی برای خود

نیازی به توضیح واضحات ندارد یک نمونه کوچک از دارایی هایشان= وثیقه ده میلیاردی برای آزادی پسر متخلفشان

2- اعتقاد به لزوم فاصله طبقاتی :

ایشان در یکی از سخنرانی های دهه 70 خود می گویند برای تحقق احکام خمس و زکات باید در جامعه حتما هم ثروتمند و هم فقیر و به عبارت دیگر اختلاف طبقاتی باشد. 

3- خطبه مانور تجمل و شروع مسابقه تجمل گرایی و کاخ نشینی در بین مسئولین :

 از اولین خطبه هایی که بعد از ریاست جمهوریشان قرائت کردند خطبه ای بود که در آن به بهانه اینکه مردم دنیا باید از ما چهره خوبی ببینند مسئولین را صراحتا توصیه به تجمل گرایی کرد و استارت این کار را در دولت خود با انتقال دولت به کاخ سعدآباد (؟) و دکورهای چندمیلیونی برای وزارتخانه ها آغاز کرد.بعد از آن کاخهای شاه معدوم یک به یک به تصرف مسئولین نظام درآمد. ( که هم اکنون نیز در تصرف برخی مسئولین باقی مانده است) کاخ سعدآباد تا آغاز دولت نهم در اختیار هاشمی و خاتمی بود تا اینکه احمدی نژاد با شروع دولتش ریاست جمهوری را به ساختمان پاستور انتقال داد.

 منطق هاشمی در تجمل گرایی و کاخ نشینی یادآور منطق غلط معاویه بود که وقتی جناب ابوذر به کاخ نشینی او در کاخ سبز اعتراض کرد جواب داد در مقابل رومیان باید آبروداری کرد.

یادی از امام ( ره ) با شعری از دکتر رضا شیبانی:

امام کوخ نشینان که کاخ می لرزاند

دوباره کاخ نمی ساختند اگر می ماند 

امام ما اگر از خاک رخ نمی تابید 

دوباره سر به فلک کاخشان نمی سائید

نه بنز ضد گلوله!!! نه کاخ سعد آباد!!!

امام بود و جمارانی از خدا  آباد  ...

4- اعتقاد به اینکه چرخهای توسعه ( غربی) به هرقیمتی باید به حرکت درآید و اگر عده ای ( مستضعفین یا به روایت دولت هاشمی اقشار آسیب پذیر ) زیر این چرخها له شدند اهمیتی ندارد. این دیدگاه باعث شد هاشمی و تکنوکراتهای اطرافش عرصه را چنان بر اقتصاد مملکت تنگ کردند که میزان تورم به رکورد بی سابقه حدود 50 درصد رسید و آشوبهای اجتماعی یکی پس از دیگری کشور را فرا گرفت. آشوبهایی که راه حل رهایی از آن را دولت هاشمی فقط سرکوب مردم می دانست :

حجت الاسلام ذوالنور ، جانشین سابق نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران: ما یادمان نرفته که آقای هاشمی رفسنجانی در دولتشان معتقد بودند که باید بخش زیادی از پول را برای خرید باتوم و سپر در سبد اعتبارات کشور بگذاریم تا وقتی که میخواهیم از دوران گذر وآزاد سازی قیمت ها و آزاد سازی اقتصاد عبور کنیم عده ای زیر چرخ اقتصاد له خواهند شد و ما با آشوب های اجتماعی و خیابانی مواجه هستیم و مردم را باید با باتوم به خانه هایشان برگردانیم و ناچاریم از این مرحله بگذریم ( که همین اتفاق هم افتاد )

5- ادعای مالکیت نهادی مردمی با 250 هزار میلیاردتومان سرمایه

هاشمی در جلسه هیات مدیره دانشگاه آزاد: از لحاظ قانونی و قانون ثبت شرکتها مالک دانشگاه آزاد هستیم و درصورت فوت ما فرزندان ما می توانند آن را تصاحب کنند.

6- منفعت طلبی و قربانی کردن حقیقت درپای منفعت شخصی :

-آقای ری شهری می گویند وقتی مراحل کشف جنایات باند تروریستی سیدمهدی هاشمی برادر داماد آقای منتظری به جاهای حساس رسیده بود آقای هاشمی به من توصیه می کردند پرونده را مختومه اعلام کن وگرنه فردا که آقای منتظری به مقام رهبری نظام می رسد پدرت رادرمی آورد ( نقل به مضمون)

-  ایشان در اوج سالهای دفاع مقدس فرزندانش را برای تحصیل به اروپا فرستاد و برای توجیه این کار گفت بالاخره همه که نباید رزمنده باشند مملکت نیاز به دکتر و مهندس هم دارد.

7- عدول از اندیشه های ناب اسلام :

در فیلم تبلیغاتی ایشان در انتخابات سال 1384 دخترکی با لحن طلبکارانه می گوید چرا وقتی شبها دیر به خانه می آییم باید با اعتراض خانواده مواجه شویم ... آقای هاشمی بخاطر این مظلومیت شدید ، اشک می ریزد.

خبرنگاری می پرسد نظر شما درباره دوستی دختر و پسر چیست ( داشتن دوست دختر و دوست پسر) آقای هاشمی خانواده را جای خدا می نشاند و می گوید اگر با اطلاع خانواده باشد هیچ اشکالی ندارد ( درست مثل اینکه بگوییم اگر خانواده اجازه دهد انسان می تواند زنا یا دزدی کند) 

اخیرا برخلاف نظر صریح حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و موضع اصولی نظام ، اظهار کرده اند که ما با اسرائیل جنگ نداریم .

چند سال پیش نیز ایشان برخلاف اعتقادات شیعه که مشروعیت حکومت را الهی می داند با نظری مشابه دموکراسی پوسیده غربی اظهار داشتند نظام اسلامی مشروعیتش را از مردم می گیرد.

8- ارتباط غیرقانونی و مشکوک با سران رژیم منحط عربستان سعودی ( خائن الحرمین الشریفین) :

ایشان علاوه بر سفرهای مکرر به عربستان و دیدارهای خارج از عرف دیپلماتیک کشور با سران رژیم سعودی ، چندی پیش اظهار نمودند : امروز ملک عبدالله افتخار جهان اسلام است.

9- مرعوب بودن و تسلیم طلبی

در سال 1355 آقای هاشمی پیامی به اعضای زندانی موتلفه فرستادند که با اظهار ندامت و پشیمانی و طلب عفو از شاه موجبات آزادی خود از زندان را فراهم کنند تا بعد از آزادی شروع به کادرسازی مجدد و ادامه مبارزات نمایند. براساس این رهنمود حدود 26 نفر از زندانیان با تشکیل یک کنفرانس کارهای انقلابی خود را اشتباه شمردند و  ضمن اظهار ندامت به خاطر فعالیت علیه شاه و انجام اقدامات تروریستی از محضر شاه طلب عفو و بخشش کردند. که این امر به نوبه خود ضربه ای بود بر پیکره انقلاب اسلامی که در آستانه پیروزی قرار گرفته بود و شاه را به ادامه جنایات علیه انقلابیون حریص تر کرد.

همین روحیه تا سالهای اخیر نیز در ایشان متجلی شده و اظهارات چندی پیش ایشان که ما در دنیا منزوی شده ایم و به بحران رسیده ایم نمونه ای از همین حالت مرعوبیت ایشان است.


ب- خطا در مواجهه با ولایت فقیه و نظام مبتنی بر آن و دولت جمهوری اسلامی:

1- نامه تهدید آمیز بی سلام و والسلام به امام خمینی (ره)

قسمتی از این نامه : آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بی‌طرف بگیرید؟ آیا بی‌خط بودن و آسایش طلبی را می‌پسندید؟

متن کامل نامه را اینجا بخوانید 


2- نسبت دروغ به حضرت امام :

به عنوان نمونه در حالیکه حضرت امام تا آخرین لحظه عمر شریفشان به استکبار ستیزی و در راس آن آمریکاستیزی توصیه می کردند آقای هاشمی در کتاب خاطراتش ادعا می کند : امام مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود.


3- تلاش برای محدود کردن یا سلب قدرت رهبری :

به اعتقاد ایشان : چه لزومی دارد کشور با نظرات یک نفر اداره شود.

و برای تحقق این امر وقتی وارد مجلس خبرگان شد یکی از بحثهایی را که شدیدا پیگیری کرد ولی با هوشیاری نمایندگان مجلس خبرگان به جایی نرسید مساله شورای رهبری به جای رهبر واحد بود.

وقتی از این مساله طرفی نبست فتنه بعدی خود را آغاز کرد که جانشین رهبری باید از حالا مشخص شود. که مجلس خبرگان با توجه به سابقه تلخی که از مساله منتظری داشت با این مساله مخالفت کرد.


4- متهم کردن نظام مقدس جموری اسلامی به تقلب و خیانت:

شاید عده ای تصور کنند که حمایتهای هاشمی از تشکل غیرقانونی صیانت از آرا در سال 88 و کارگردانی فتنه ای با رمز تقلب اولین باری بود که هاشمی نظام را به تقلب متهم می کرد اما واقعیت این است که اولین بار در سال 1376 آقای هاشمی احتمال تقلب را بصورت مداوم در تریبون مقدس نمازجمعه و جاهای دیگر القا می کردند و رسما می گفتند مردم باید مطمئن شوند نام کسی به عنوان رئیس جمهور اعلام می شود که مردم به او رای داده باشند. 

تئوری تقلب را پس از شکست در انتخابات 1384 نیز پی گرفت به این صورت که بجای تبریک به رقیب پیروز ادعا کرد که حقش در انتخابات خورده شده است و شکایتش را به خدا خواهد برد.

در همین راستا چندی پیش همصدا با رسانه های نشاندار دشمن ، کلیدواژه انتخابات آزاد را ابداع و منتشر کرد که بسیاری از کارشناسان آن را رمز فتنه جدید می دانند.


5- تخریب بی امان و ناجوانمردانه دولتهای نهم و دهم به هر روش ممکن : 

بگونه ای که در سال 1387 با وجود تخریبهای همه جانبه علیه دولت علنا اعلام کرد زمان مدارا با احمدی نژاد به سررسیده است.


6- حضور فعال به همراه خانواده دربرپایی بزرگترین فتنه کشور به قصد براندازی نظام( فتنه 88)

انتشار نامه تهدیدآمیز بی سلام به رهبر انقلاب ، حمایت آشکار از ایادی و سران فتنه ، تبدیل تریبون مقدس نمازجمعه به میتینگ فتنه گران ، اقدامات فتنه انگیزانه همسر و فرزندان و اطرافیانش و ... 

البته اینها تمام اشتباهات هاشمی نبودند و به قول شاعر این قصه ته دراز دارد .

------------------------------------------------------------------------------------

اشتباهات بزرگ هاشمی که اکثرا تهدیدی برای نظام محسوب می شوند دشمن را که قصد ضربه زدن به نظام داشته و دارد بر روی او متمرکز کرد به طوریکه دشمنان خارجی و داخلی نظام و اپوزیسیون و منافقین داخلی و خارجی یکصدا به حمایت از او برای کاندیداتوری در انتخابات 92 برخاستند تا فتنه ای دیگر توسط او برای نظام مظلوم جمهوری اسلامی رقم زنند.

 فتنه ای که با هوشیاری و عدم مصلحت سنجی بیجای شورای محترم نگهبان فعلا در نطفه خفه شده و تنها راهی که برای هاشمی باقی مانده است این است که یا با سکوت و تمکین به قانون سالهای آخر عمر خود را فرصتی برای توبه یا جبران اشتباهاتش قرار دهد و یا با دستاویز قرار دادن عدم احراز صلاحیت شروع به فتنه انگیزی دیگری کند. که امت حزب الله خود را برای هر دوحالت آماده کرده است و به فضل خدا انتخابات 92 را فرصتی برای سربلندی نظام و سرشکستگی و ناامیدی دشمنان داخلی و خارجی نظام خواهد کرد.

----------------------------------------------------------------------


ناگفته های بیانیه الجزایر و مدعیان جریان آزاد اطلاعات

سخنان رهبری درباره ی رابطه با امریکا را خوانده یا شنیده اید . در بخشی ازین سخنان خطاب به امریکایی  آمده است :

 "اگر واقعاً چیزی جز بخش اندکی از ادبیات شما تغییر کرده است، نشان دهید. آیا دشمنی شما با ملت ایران پایان یافته؟ داراییهای ایران را آزاد کرده اید؟ تحریمها را برداشته اید؟ از لجن پراکنی و تبلیغات سوء دست برداشته اید؟دفاع بی‌قید و شرط ار رژیم صهیونیستی را پایان داده اید؟"

 این بحث مربوط به داراییهای ایران است که به دولت آمریکا پرداخت شده و اموالی که از ایران مصادره  یا بلوکه شده است .

 آیا می دانید چه کسانی  منافع میلیاردی ملت ایران را به حراج دستگاههای حقوقی آمریکا گذاشتند ؟... حتما بخوانید

 ***********************************************************

آیا تاکنون چیزی درباره بیانیه الجزایر و امضا کنندگان آن شنیده اید ؟

 اگر نشنیده اید این نوشته به شما کمک می کند دستهای پنهان حامی منافع آمریکا در ایران را بشناسید ! کسانی که نان را به نرخ روز می خورند  و علیرغم امام و رهبری در پشت پرده و با استفاده غیر قانونی از اختیارات خود , منافع ملت را در مواجهه با اجانب دو دستی تقدیم کرده اند و در همان حال فریادهای دروغین ملی گرائی , آزادی خواهی و حمایت از مستضعفین آنها گوش فلک را کر کرده است.!!!

 همان دستهایی که سالهاست با تسلط بر رسانه ها به طور جدی مانع  افشای خیانت هایشان شده اند ،تا باردیگر در لباس جدیدی بتوانند از پشت برمنافع ملت ایران خنجر خیانت  بزنند !

خیلی جالب و خواندنی ست !!!

اگر نمی خواهید بدانید حق شما و فرزندانتان و یا پدرانتان به عنوان یک ایرانی چگونه حراج شده است..  ...این نوشته را نخوانید !!

 اما اگر می خواهید بدانید در پس پرده ی بعضی شلوغ کاری های سیاسی و شعارهای آزادی  و مردم سالاری چه کسانی هستند  و چه منافعی را دنبال می کنند... حتما این مستند تاریخی را بخوانید ...

  

 ♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪

 بعد از ماجرای گروگان گیری و تلاش ناکام آمریکا در عملیات نظامی  طبس که با وجود حمایت اطلاعاتی شخص بنی صدر راه به جایی نبرد ...دولت الجزایر واسط شد تا اختلاف میان ایران و آمریکا را درباره مسائل فی ما بین حل و فصل کند .

 مجلس شورای اسلامی در تاریخ 11 آبان ماه 1359 انجام مذاکرات را مشروط به حفظ منافع ایران تایید کرد.

 اما جزئیات  مذاکرات درآن زمان  کاملا محرمانه و بدون وجود کارشناسان و حقوق دانان انجام شد و  بدون اطلاع مردم و حتی نمایندگان مجلس به امضا رسید !!!

 امضا کنندگان  این موافقت نامه از حدود اختیارات مصوب مجلس پارا فراتر گذاشتند و تعهدات سنگینی را بدون مجوز مجلس برای ایران پذیرفتند !!!

 آیا می دانید این بیانیه شامل چه مفادی بود و توسط چه کسانی امضا شد ؟

 

♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪

1-پیش نویس این بیانیه توسط دولت آمریکا تهیه و گروه مذاکره کننده ایرانی با تغییرات محدودی آنرا امضا کردند .

 2- مبلغ 3 میلیارد و 667 میلیون دلار در همان روز امضای بیانیه از طرف بانک مرکزی در اختیار فدرال رزرو که نماینده مالی دولت آمریکاست گذاشته شد تا به وکالت از طرف بانک مرکزی و موسسات دولتی ایران وامهایی را که رژیم شاه از بانک  های خارجی گرفته بود از محل آن باز پرداخت کند .!!!

 3- تشخیص میزان و رقم این دیون و اینکه آیا جمهوری اسلامی اساسا تکلیفی به باز پرداخت آنها دارد یا نه کلا به عهده ی دولت آمریکا واگذار گردید  بدون آنکه حق اعتراضی برای بانک مرکزی ایران وجود داشته باشد !

 4- مبلغ 400 میلیون دلار اضافه نیز در اختیار دولت آمریکا قرار داده شد .

 5- رقم دیگری به مبلغ 1 میلیارد و 418 میلیون دلار به نام دولت الجزایر در اختیار بانک مرکزی انگلستان گذاشته شد که ادعاهای سایر بانکهای آمریکایی از محل آن پرداخت شود !!!

 6- مبلغ یک میلیارد دلار بنام دولت الجزایر در اختیار بانک تسویه هلند وابسته به بانک مرکزی هلند گذاشته شد که از محل آن احکام محکومیتی که هیئت داوری علیه ایران صادر می کند پرداخت گردد .چنین تعهدی بی سابقه بوده و به معنی این است که دولت ایران فرض محکومیت خود را از پیش پذیرفته است !

 7-در ماده هفتم بیانیه الجزایر نیز تعهد کردند که هرگاه موجودی این حساب بر اثر پرداخت مبالغ احکام محکومیت از 500 میلیون دلار تنزل کند دولت ایران موظف است با افزودن سپرده های جدید همیشه آن را در سطح 500 میلیون دلار نگه دارد !!!

 8- بیانیه های الجزایر در 24  دیماه 1359 به امضا رسید و در همان تاریخ گروگانها آزاد شدند و پرداخت های مالی نیز صورت گرفت !!!

 9- در ششم بهمن ماه 1359 سرپرست گروه مذاکره کننده آقای ۳ در مجلس حضور یافت و برای حل فصل اختلافات میان ایران و امریکا در خواست مجوز کرد ولی از تعهداتی که از طرف ایران سپرده بود هیچ حرفی نزد !

10- بنی صدر که قبل از امضای بیانیه  با وجود مطلع بودن از جریان مذاکرات سکوت کرده بود.پس از بلند شدن سرو صدا از مجلس خود نیز به جمع مدعیان پیوست و تبلیغاتی را بر علیه آن آغاز کرد !!! و با فرافکنی بی سابقه ای سعی در مخفی کردن مفاد آن نمود .

11- با حکم وزیر ارشاد وقت آقای 2 انتشار هرگونه مطلب درباره بیانیه الجزایر غیر قانونی اعلام شد و حق بازتاب مفاد خیانت آمیز این بیانیه  از همه مطبوعات و حتی صدا وسیما سلب شد و با وجود تصریح قانون اساسی به اطلاع رسانی به مردم درباره حقوق شان سانسور شدیدی در همه ی رسانه های آنروزبه دستور دوستان آقای .... بر قرار شد و هرگونه تلاش حقوق دانان برای اطلاع رسانی درباره این موضوع امکان پذیر نشد .

12 – این در حالی بود که همزمان اخبار مربوط به این وعاوی حقوقی در ایالات متحده به طرز یک طرفه مورد بحث و تحلیل قرار می گرفت و میلیارد ها دلار از حقوق مردم ایران با بی کفایتی و یا خیانت گروهی مزدور به تاراج می رفت !!! اما مردم ایران از حق خود برای دانستن محروم شده بودند .!!!

13- آقای 1 توانست با استفاده از سانسور شدید مطبوعاتی حق را مخفی کند و آنگاه  با تهاجم ناجوانمردانه ای در سخنرانی  تلویزیونی خود مانند بنی صدر به فرافکنی پرداخت و درباره ابهامات موجود در این پرونده از مردم گله کرد !!! جالب اینکه مسئول این ابهام افکنی و سانسورشدید رسانه ای خود او و دار دسته اش  بودند که با بهانه محرمانه بودن! مردم را از دانستن حق خود محروم کرده بودند !!! و این در حالی بود که با جایگزین کردن عوامل خود میلیونها دلار را در قالب مصالحه های مشکوک در سخت ترین روزهای جنگ دو دستی به آمریکا تقدیم می کردند !!! مبالغ هنگفت بذل و بخشش های آنان از کیسه ی ملت ایران دست حاتم طایی را از پشت بسته بود ! اما هیچ گونه خبری از آن به رسانه ها  درز نمی کرد !!! و حتی نمایندگان نیز در این باره بی پاسخ گذاشته می شدند !!!!

 ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫

خوب حالا شما بگویید سر پرست گروه مذاکره کننده ی ایرانی که آن  بیانیه را امضا کردند چه کسی بود ؟

 و آن وزیر ارشاد آزادی خواهی که انتشار هر گونه مطلب درباره این قرار داد را ممنوع کرده بود کیست ؟

و آن نخست وزیر طرفدار مستضعفانی که بعد از شهادت شهید رجایی تمام حقوق مردم ایران را به نفع امریکایی ها مصادره کرد  چه نام دارد ؟

**********************************************************

 این نامها خیلی آشناهستند و روش و منش ایشان و دوستانشان هم  در فرافکنی و جو سازی و مخلوط کردن حق و باطل  و در مدعی شدن درباره  خیانتی که خود کرده اند در پرونده انرژی هسته ای نیز تکرار شده است !!

  سر پرست گروه مذاکره کننده ایرانی از یاران با وفای اصلاحات و آزادی و دموکراسی در ایران کسی نیست به جز 

   آقای بهزاد نبوی !!!

 

آن وزیر ارشادی که انتشار هر نوع مطلب را با سانسور خبری شدید ممنوع کرد کسی نیست به جز سردار آزادی و مردم سالاری و روزنامه و مجله و مطبوعات ازاد : 

  جناب آقای محمد خاتمی ... !!!

 

و آن دوست نزدیک و صمیمی ایشان..آن حامی محرومان  که علاوه بر تسلیم منافع ایران به امریکا  کارهای درخشان دیگری مانند دولتی کردن اقتصاد ، ورشکسته کردن صنایع خصوصی ایران ، ویرانگری کامل کشاورزی در ایران در سالهای جنگ و تبدیل ایران به یکی واردکنندگان اصلی گندم و محصولات کشاورزی  وبحرانی کردن شرایط اقتصادی ایران با انواع عملکرد های اقتصادی کمونیستی و  در نهایت نوشاندن جام زهر به امام در پایان جنگ را در کارنامه عملکرد نخست وزیری خود دارد....

  کسی نیست به جز آقای

 

 میر حسین موسوی .....!!!

 ***********************************************************

منبع : www.saharyar.blogfa.com

کتابسوزی ایران و مصر

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا مسلمانان کتابخانه های ایران و مصر را آتش زدند؟


 سوال فوق از جمله سوالاتی است که غالبا از زبان منتقدان در برخی از محافل طنین انداز می گردد و جوانان مسلمان را در برابر آن همه علم پروری و کتاب دوستی دچار حیرت می گرداند، مقاله حاضر این اتهام ناروا را با اسناد غیر قابل تردید رد می نماید.

ادامه مطلب ...

جلسه سوم بحث

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه بحث

********************************************************************

درخصوص لفظ جلاله الله 

1- در یادداشت قبلی اشاره شد که اکثر بت پرستان ( نه همه آنها) به خاطر قرب به خداوند بت را پرستش می کردند. بطور کلی بت پرستان را به چند قسمت می توان تقسیم کرد: اول- گروهی که آغازگر بت پرستی بودند و با ابراز نیاز به مجسمه حضرت آدم (ع) به درگاه خداوند توسل می جستند. ب- گروهی که در ادامه کار گروه اول مجسمه های سنگی خودساخته (نه الزاما مجسمه پیامبران و اولیا ) را واسطه تقرب به درگاه خداوند دانستند. ج گروهی که پا را از این هم فراتر گذاشته و خود مجسمه را بجای خدا گرفتند. در میان بت پرستان صدر اسلام از هر دو نمونه گروه دوم و سوم داشتیم که گروه دوم را بنام مشرکین ( یعنی کسانیکه بت را شریک امر خداوند یگانه می دانستند) و گروه سوم را بنام کفار ( که به وجود خداوند یگانه اعتقادی نداشتند) می نامیدند. 
2- اگر منظور از دقیق شدن بر روی این کلمه احتمالا اثبات این قضیه باشد که الله نام بتی بوده که آبا و اجداد پیامبر مانند حضرت عبدالله آن را می پرستیدند باید گفت با وجود اینکه نام بتهای فراوان و مشهور و غیرمشهور توسط مورخان صدر اسلام و سده های بعدی ضبط و ثبت گردیده است هیچکدام به وجود چنین بتی اشاره نکرده اند. مخصوصا اگر اعتقاد داشته باشیم که مشهورترین و بزرگترین طائفه قریش یعنی بنی هاشم آن را می پرستیدند باید حتما نام این بت درکنار بتهای دیگر مانند لات و هبل و منی و عزی و ... ذکر می شد. نکته جالب اینکه اسامی اجداد پیامبر اکرم از حضرت عبدالله تا حضرت آدم در برخی منابع تاریخی به صورت دقیق ذکر شده است و جالب اینکه حتی یک مورد هم فرد ناشایست و یا بت پرست و کافر دربین آنها دیده نمی شود. پدر بزرگوار پیامبر و جد و اعمام ایشان نیز همواره خود را بنام پیروان دین حنیف یعنی آیین حضرت ابراهیم می خواندند.
3- خداوند در قرآن تصریح می کند که همانا دین در نزد خداوند اسلام است. و نکته دیگر اینکه ...

ادامه مطلب ...

ادامه بحث

بسم الله ارحمن الرحیم

در این پست به پرسشهایی که در بخش نظرات یادداشت قبلی مطرح شده اند پاسخ داده می شود امیدوارم مطالعه فرموده ونظرات خود را در مورد اشکالات احتمالی آنها مطرح بفرمایید.

↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔↔


ادامه مطلب ...

پاسخ به سوالات

بسم الله الرحمن الرحیم

دوست عزیزی به نام آقای بهزاد  سوالاتی در بخش نظرات مطرح کرده بودند که بعلت مشغله فراوان کاری فرصت بررسی و پاسخگویی پیدا نمی کردم. در بازدید اخیری که از وبلاگ داشتم متوجه شدم این دوست عزیز عدم پاسخگویی بنده را به نداشتن جواب و عقب نشینی از اعتقادات تفسیر کرده است. بنابر این دست به کار شدم و با تعطیلی همه کارهایم سوالات ایشان را بررسی کردم. البته ادعا نمی کنم که پاسخهای داده شده صحیح ترین پاسخهاست و شاید پاسخهای بهتری نیز برای سوالات مذکور وجود داشته باشد به هین خاطر از دوستان عزیزی که وبلاگ را مشاهد می کنند تقاضا دارم نظرات اصلاحی و انتقادی خود را حتما مطرح بفرمایند.

*********************************************************

ادامه مطلب ...

متن کامل مناظره حجت الاسلام روانبخش و سید مصطفی تاج زاده

بسم الله الرحمن الرحیم


 در تاریخ یکشنبه 12 آبان 87 مناظره‌ای بین حجت الاسلام روان‌بخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو و مصطفی تاج‌زاده عضو همزمان سازمان مجاهدین و حزب مشارکت با موضوع «اصولگرایی و اصلا‌ح‌طلبی» در دانشگاه کاشان برگزار شد که توجه شما خوانندگان گرامی را به مشروح این مناظره جلب می‌نماییم.

مجری: قرار است طبق حروف الفبا اول آقای تاج‌زاده 15 دقیقه صحبت کنند و بعد 15 دقیقه آقای روان‌بخش و بعد از 10 دقیقه از یکدیگر سؤال کنند و بعد به پرسش‌های دانشجویی پاسخ دهند. 


تاج زاده: چون تازه آمده‌ام خسته‌ام؛‌ ابتدا آقای روان‌بخش صحبت کند.


روان‌بخش: روز سیزده آبان را تبریک عرض می‌کنم. سالروز مبارزه ملی با استکبار جهانی و روز حماسه آفرینی دانشجویان پیرو خط امام و فرزندان امام است که امام بزرگوار آن را «انقلاب دوم» نامیدند و به مناسبت شهادت دانش‌آموزان عزیز ما در چنین روزی به عنوان روز دانش‌آموز هم شناخته شده است. از برادران عزیزمان در انجمن اسلامی که این نشست را ترتیب دادند و از همه شما دانشجویان عزیزی که با شور و اشتیاق در چنین جلسه با شکوهی شرکت فرموده‌اید، تشکر می‌کنم. هم‌چنین ... ادامه مطلب ...

مشروعیت نظام

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث مشروعیت نظام ، از بحثهای مهم و حیاتی است که احزاب و گروههای سیاسی اختلاف نظر جدی درباره آن دارند. نقطه اوج این اختلافات زمانی بود که دفتر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در سال 1386 مدعی گردید که مشروعیت نظام از مردم نشات می گیرد. 

این ادعا نه تنها مورد تکذیب آقای هاشمی قرار نگرفت بلکه سخنان و بیانات بعدیشان نیز موید اعتقاد ایشان به این سخن بود. بیان این اعتقاد از جانب کسی که سالها جزو مسئولان بلندپایه نظام بود موجی از شادی در دل اپوزیسیون و دوم خردادی ها برانگیخت . کسانی که جهت ضدیت با نظام مقدس ولایت فقیه حرکت میکردند و همواره از عدم مشروعیت الهی نظام مقدس جمهوری اسلامی دم می زدند این بار یکی از به اصطلاح استوانه های انقلاب را با خود همراه و همدل می دیدند.
این درحالی بود که طبق آموزه های قرآنی و شیعی مشروعیت حکومت، الهی است و نقش مردم هرگز وجهه شرعی به حکومت نمی دهد. آیه ( الحکم الا لله ) به صراحت حکم و حکومت را تنها از جانب خدا مشروع می داند و آیه شریفه ( لا تنال عهدی الظالمین) اشاره به نقش خداوند در انتخاب افراد عادل به عنوان حاملان عهد الهی (حکومت) دارد. از جانب دیگر شیعه همواره معتقد بوده است که حکومت خلفای ثلاثه و اموی و عباسی و ... (هرچند با مقبولیت مردمی توام باشند) نامشروع بوده و ائمه شیعه (علیهم السلام) تنها افراد ذیحق برای تشکیل حکومت بوده اند ( در زمان غیبت نیز فقیه عادل جامع الشرایط طبق فرموده ائمه معصوم (ع) از این حق برخوردار است) . امام راحل نیز در کتاب حکومت اسلامی این نظر را تایید نموده اند که مشروعیت حکومت، الهی است ولی حکومت مشروع جز با مقبولیت مردمی امکان تشکیل نمی یابد.
 یکی از دردهای جامعه اسلامی ما این است که هم در بیان احکام و هم بیان اصول اسلام از حکومتهای مستکبر و جائر غیراسلامی و سازمانهای نامشروع بین المللی و پیروان گمراه داخلی آنها، می هراسیم و در حالیکه قویترین و غنی ترین احکام و محکم ترین اصول اعتقادی را در اسلام داریم ازبیم اجانب، این اصول را مخفی می کنیم. درحالیکه بی شک اجرای کامل این احکام جامعه را از تمام مفاسد مصون می دارد.

در زمینه حکومت نیز در حالیکه ولایت فقیه از حداقل اختیارات شرعی و قانونی خود استفاده می کند، کج اندیشان داخلی و خارجی که لیبرال دموکراسی پوسیده غربی را کعبه آمال خود می دانند از استبداد دینی دم می زنند. 

مهمترین اختیاراتی که ولی فقیه می تواند استفاده کند ولی به صورت حداقلی استفاده می کند حق نصب و عزل حاکم اجرایی برای جامعه اسلامی است. از نظر اعتقادات شیعی ولی فقیه حق نصب حاکم (رییس جمهور) را دارد و انتخابات تنها به عنوان مشورت ولی فقیه با مردم اعتبار دارد و سیره امام راحل و مقام معظم رهبری در هنگام تنفیذ حکم روسای جمهور چنین بوده است که می فرمایند با توجه به انتخاب مردم شما را به این سمت نصب می نمایم. درحقیقت ولی فقیه می تواند فردی غیر از انتخاب مردم را برگزیند ولی بخاطر احترام به رای مردم تابحال از این حق استفاده نکرده اند. بسیار مایه تاسف است که گروهی منحرف، که بظاهرمشروعیت را به رای مردم می دهند (درحالیکه درواقع مشروعیت را تنها در منافع خود می دانند، چنانچه دولت نهم را که با رای همین مردم انتخاب شده است مشروع نمی دانند) همین اختیارات حداقلی ولایت فقیه را بر نمی تابند.

اوج این کج اندیشی زمانی بود که شیخ ساده لوح پس از انتخاب خاتمی، ضمن سخنرانی به ایشان توصیه  نمود که با اتکا به رای مردم به مخالفت با ولایت فقیه برخیزد.


با امید به اینکه آیه الله العظمی خامنه ای پرچم انقلاب اسلامی ایران را به دست پرچمدار  انقلاب شکوهمند جهانی اسلام حضرت ولیعصر (عج ) بسپارد.

سلام

بسم الله الرحمن الرحیم

به امید خداوند، این وبلاگ با انگیزه حمایت از اندیشه ولایتمداری و اصولگرایی ایجاد گردید. نگارنده امیدوار است ضمن رعایت بی پروایی قلم در نگارش آنچه حق می داند ، هرگز از جاده عقل و انصاف منحرف نگردد.